باقیمانده

برای هر چیز زکاتی است و زکات علم نشر دادن آن است.

باقیمانده

برای هر چیز زکاتی است و زکات علم نشر دادن آن است.

جاده مانده است و من و این سر باقیمانده
رمقی نیست در این پیکر باقیمانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آواره شده،
باز شرمنده‌ام از این سر باقیمانده

فمینیسم اسلامی

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۴:۳۴ ق.ظ

سوال نگارنده این است که در قوانین و رسوم فعلی جامعه در امر ازدواج چه میزان موفقیت داریم؟ آیا قوانین ما اسلامی است یا اومانیستی؟ آیا این قوانین تحکیم بخش خانواده‌ها بوده‌اند؟

تضمین زندگی

در احکام اسلام مبین مهریه حق زن شمرده می‌شود و به صورت عادی حق طلاق ندارد و در جوامع غربی زن حق طلاق و قانون نصف اموال را دارند و مهریه امری مجهول است. جالب این است که در طبق قوانین و عادات مرسوم جامعه ما برای زن هر سه حق پذیرفتنی است، یعنی زنان ایرانی هم مهریه دارند و هم نصف اموال در صورت طلاق و هم حق طلاق در مواردی. (البته دو حق آخری را داماد به جبر قباله و خانواده عروس امضا می‌کند.) یعنی زنان ایرانی سه تضمین برای زندگی‌شان دارند اما براستی چرا جزو ده کشور اول در طلاق هستیم؟

مهریه

مهریه یا صداق، قرار است صدق عشق داماد به عروس را اثبات نماید. صداق نوعا خارج از حد توان داماد تعیین می‌شود یعنی صدق داماد از توانش بیشتر است! کاری که خداوند (مالک انسان‌ها) هم از ما مطالبه نمی‌کند، لا یکلف الله نفسا الا وسعها. ولی امروزه تکلیفی بر مردان می‌شود که مطمئنا از عهده آن نمی‌توانند بیرون بیایند و در نتیجه این فشاری را داماد متحمل می‌شود، که خواسته یا ناخواسته در زندگی اثر این فشار دیده خواهد شد. 

اگر کسی اشکال نماید که معمولا زوجه هنگام طلاق حق‌اش را مطالبه می‌کند و در زندگی‌هایی که مستحکم باشد، اصلا طلب مهریه مطرح نیست؛ در اینجا باید گفت اگر طلب مهر مورد نظر زوجه نیست، پس ترویج یک فرهنگ مذموم (مهریه سنگین) به چه علتی صورت می‌گیرد. تعیین مهریه خارج از توان داماد، یعنی عروس خانم داماد را قبول ندارد و به نوعی گرو کشی می‌نماید. یعنی به جای تحقیق در سلامت داماد، با ضمانت گرفتن مالی سنگین و خارج از عهده، بقای زندگی یا حداقل تاوان سوء رفتار زوج را پیشاپیش می‌گیرد. لذا صداق با نیت صادق گرفته نمی‌شود و حتما داماد نیز به نیت صدق قبول نمی‌کند پس اساسا بنای زندگی را بر صدق و مهر بنیان نگذاشته‌اند. چگونه از زندگی که بر پایه محبت بنا نشده است انتظار استحکام و حتی بقا داریم؟ اتفاقا اگر به دادگاه‌ها سری بزنند می‌بینید که مهریه تضمین نیست و زندان داماد دیگر منتفی است. بماند که چقدر گفتند مهرم حلال، جانم آزاد! 

 در باب حد و میزان مهریه، باید به سنت مراجعه نمود. به طور مثال مهریه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در حد توان داماد و به مقداری است که جهیزیه در شان زندگی ایشان تهیه گردد و مقداری هم گویا خرج مراسم.(البته شان اجتماعی منظور است، چون ایشان دختر پیغمبر است و باید سطح توقعات جامعه را پایین نگه دارد و جامعه آن زمان از لحاظ اقتصادی به شدت در مضیقه بوده‌اند. از لحاظ ارزش وجودی، ارزش ایشان قابل وصف نیست که بخواهیم مقداری اموال را در مقابلش قرار دهیم.)

نکته دیگر آن که، معمولا در تعیین مهریه به صداق بودن توجه نمی‌شود و گویا دختران را خرید و فروش می‌کنند. (در مراسم بله‌برون، به کلمات نرخ بازار و ... توجه شود!) طرح مسایلی مانند شیربها اهانتی بیشتر به شخصیت زن است که به مثابه کالا، آن را خرید و فروش می‌کنند. در تعیین مهریه نوعا چشم و هم چشمی هم موثر است و کسی که مهریه‌اش بیش، عشقش بیشتر! در صورتی که در اسلام از مهریه سنگین به شومی یاد شده است. بماند که مهریه سبب کاسبی عده‌ای شده است و هیچ کسی آن را معضل اجتماعی نمی‌داند. 

تنصیف اموال

اما قانون غربی تنصیف اموال در صورت طلاق، در نگاه اول قانون منصفانه‌ای می‌آید. زن به نوعی در خانه مشغول کار است و در صورت طلاق نباید بدون مالی رها شود. به نظر می‌رسد قانون اسلام در مورد اینکه زن می‌تواند در مورد کارهای منزل و حتی شیر دادن بچه می‌تواند مزد دریافت نماید جایگزین منطقی‌تر و اصولی‌تر باشد. زن می‌تواند این پول را در خرید خانه یا سایر امور با شوهر شریک شود و در صورت طلاق حقش را مطالبه نماید.

شرط ضمن عقد

در مورد سایر شروط چاپ شده در قباله ازدواج؛ آیا مرد در شرایط زیر می‌تواند مهریه را به همسرش ندهد یا پس بگیرد یا شرط تنصیف اموال را ملغی اعلام کند؟ در صورت سوء رفتار ?ا سوء معاشرت همسر ، ابتلا? ایشان به امراض صعب‌العلاج یا جنون ادواری یا اعتیاد، محکوم?ت همسر به حکم قطع? به مجازات 5 سال حبس ، ترک زندگی به مدت 6 ماه، عقیم بودن زوجه، و یا محکوم?ت قطع? همسر در اثر ارتکاب جرم. همه این موارد اگر در جهت عکسش اتفاق بیافتد زن حق طلاق را دارد ولی مرد حق پس گرفتن مهریه را ندارد. باید گفت هر حقی، حق متقابلی را ایجاد می‌کند. اگر حقی برای زن تعریف می‌شود ما به ازای آن چه حق متقابلی برای مرد تعریف می‌شود. یعنی اشکال عمده در شروط چاپ شده عدم وجود حق متقابل برای زوج است. بماند که با امضای این شروط به هویت مردان اهانت می‌شود و زنان را بدون اشکال می‌بینیم.

البته اگر عنوان شود که داماد در امضای این شرایط اختیار دارد، بهتر است یک بار داشتن این اختیار را امتحان نمایید تا معنی اختیار را به صورت کامل دریافت نمایید. اگر هم اختیارات زیاد مرد مانند تمکین و حق طلاق و غیره در اسلام مورد اعتراض است و این شروط ضمن عقد برای تصحیح آن آمده است، باید گفت که قوانین اسلام بر پایه مساوات است نه تشابه. لذا قوانین اسلام نیاز به تصحیح نگاه ما دارد. به هر حال بسیاری از این شروط، درس پاک نمودن صورت مسئله به جای حل مسئله به زوج‌های جوان می‌آموزد و به نظر می‌رسد به صورت پیش فرض گذاشتن این شروط و چاپ آن در قباله ازدواج درس‌های صبر و وفا و صمیمیت را لگدمال می‌نماید. شرط ضمن عقد آن گاه عاقلانه است که وابسته به شرایط زندگی تعریف شود، نه در بدگمانی به طرف مقابل یا ضمانت آینده. به طور مثال علاقه خانمی به تحصیل وافر است و اصولا شخصیت علمی دارد لذا شرط تحصیل برای ایشان عاقلانه است. 

مشکلات زنان

شاید تا به اینجا خواننده گرامی بفرماید که نگارنده در مورد حقوق ضایع شده زنان سخنی نگفته است. اول آن که مرام اسلام در احترام به زن مشخص است و او را مظهر اسم جمال الهی می‌داند و هویت انسانی برای او قائل است. دوم در باب اموری مانند ضرب و شتم که گلایه به حق زنان است، قانون اسلام جوابگوست: دیه. اگر به مبالغ دیه مراجعه شود بازدارندگی آن برای عموم جامعه مشخص است و حتی حاکم از جنبه عمومی می‌تواند مرد را مجازات کند. در رابطه با سایر حقوق، اگر واقعا حقی در بین باشد احکام اسلام حق را ضایع نمی‌کند و اگر حقی نباشد مطالبه‌ی آن بیجاست.

صدا و سیما

از "روزی روزگاری" گرفته تا "پشت کوه‌های بلند"، از "ستایش" بگو تا "همسران"، مهم نیست که در دهه 70 ساخته شده باشد یا در دهه 90، مهم نیست فیلم تاریخی است یا اجتماعی، مهم نیست طنز است یا جدی؛ فصل مشترک اکثر فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، زنی است عاقله، که تمام مردان جاهل و بی‌دست و پا را مدیریت می‌کند. زنی است که شوهرش از او می‌ترسد و ذلیل و زبون در خدمت اوست.  زنی است که وظایف مردانه دارد. بر اثر این تلقین ضمنی معلوم است که زن به سمت ریاست خانواده می‌رود و جنگی را با شوهری که طبع ریاست دارد آغاز می‌کند، حال در این جنگ یا مرد مقهور است و از مردانگی‌اش دور می‌شود، یا هر روز دعوا و کشمکش برای صندلی ریاست، یا عاقبت به طلاق است. غافل از اینکه مرد رئیس خانواده است و زن رئیس خانه.

نتیجه

براستی چه چیز می‌تواند خانواده‌ها را مستحکم نماید؟ آیا متوسل شدن به جادو و جنبل و خرافه و دعانویسی می‌تواند گره گشا باشد؟ آیا می‌شود گام‌ها و نگاه اول به زندگی تصحیح نشود و بعد انتظار زندگی به سامانی داشته باشیم؟

در مورد مشکلات مردان صحبت نمودن و بری دانستن خانم‌ها از عیب، واقع بینی را مشکل می‌نماید و تصمیمات اشتباه را در پی دارد. معلوم است وقتی صدا وسیمای ما در هر سریالی، به عقل برتر زنان در امور زندگی اشاره می‌کند و مردان را بی‌ دست و پا و جاهل نشان می‌دهد، دختران جوان را متوهم می‌کند که مرد توان اداره زندگی را ندارد و باید خود مصدر امور گردند. 

براستی نکبتی که در امر طلاق گریبان‌گیر زوج‌های جوان گشته است آیا جز این است که از قوانین و مرام مترقی اسلام دور شده‌ایم و می‌خواهیم با مُسکّن دردهای جامعه را درمان نماییم، غافل از آنکه درد عوارض مریضی است و تا مریضی درمان نشود، مُسکّن جز مرگی بی‌درد ثمر دیگری ندارد.

  • محمدمهدی دستگردی

نظرات (۴)

با سلام
مطلب شما در بخش وبلاگ ها? سا?ت جهان منتشر شد
با تشکر
-------------------------------------------------------------------------
با سلام
لینک مطلب: http://www.jahannews.com/vdcezw8wzjh8xvi.b9bj.html
خوشحالم که به نام محمد مهد? عسگر? منتشر شده! امشب راحت میرم خونه.
درود
---------------------------------
پاسخ: سلام علیکم و رحمة
«آ?ت الله حائر? ش?راز?» گفت:
اگر قراربود مهربه ذمه مرد شود ه?چ مرد? خوش قول‌تر ازعل? ابن اب? طالب (ع) نبود و ه?چ پدرزن? اعتمادش نسبت به دامادش ب?شتر از حضرت محمد (ص) نبود به طور? که حضرت عل? (ع) حاضر نشد مهر?ه حضرت فاطمه زهراء (ع) را به ذمه قبول کند.
و? با اشاره به ا?نکه حضرت عل? (ع) به خاطر ا?نکه مهر?ه همسرش به ذمه خود نباشد حاضر شد تنها زره‌ا? که برا?ش ضرورت ز?اد داشت و در جبهه‌ها به آن ن?از داشت، بفروشند و نقد کنند، ?ادآور شد: آنجا هم ن?امدند بگو?د مهرش را ?ک جلد کلام الله مج?د کرد?م در حال?که بر اساس توان داماد عمل کردند.

«آ?ت الله حائر? ش?راز?» با انتقاد شد?د از گفتن مهر?ه‌ها? سنگ?ن و با اشاره به ا?نکه زوجها? جوان کشورمان با?د درس زندگ? کردن را از حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت عل? (ع) ?اد بگ?رند گفت: تمام جه?ز?ه و خرج عقد و عروس? حضرت فاطمه زهراء (س) در آن زمان از زره? که حضرت عل? (ع) فروخت تام?ن شد و اگر امروز بار جه?ز?ه از دوش خانواده عروس برداشته شود همه دخترها?? که در خانه هستند ازدواج کرده و به شوهر م?‌رسند.
و? با ب?ان ا?نکه خرج عروس? حضرت عل? (ع) و مهر?ه حضرت فاطمه زهراء (س) را نه پدر عروس و نه خانواده داماد داد و نه ?ک قرآن مج?د بود بلکه تمام هز?نه عقد از ج?ب فتوت داماد پرداخت شد، تصر?ح کرد: ا?ن داستانها? واقع? نشان م?‌دهند که نبا?د با گفتن مهر?ه‌ها? سنگ?ن که حرکت زشت تلق? م?‌شود د?ن اسلام را بدنام کن?م.
و? گفت: اگرهمه عروس‌ها و داماد‌ها از ازدواج فاطمه زهرا (س) و حضرت عل? (ع) سرمشق بگ?رند ومانند آن‌ها عمل نما?ند مطمئنا داماد قدرعروسش را م?‌داند چون س?ل? نقد بهترازحلوا? نس?ه است.
  • دستگردی-ادامه
  • آ?ت الله حائر? ش?راز? با اظهار تاسف از ا?نکه در ?ک کشور اسلام? مانند ا?ران برا? عقد ?ک عروس 20 هزار سکه م?‌گو?ند بعد هم که داماد توانا?? پرداخت آن ندارد، خاطرنشان کرد: بعد م?‌گو?ند ماه? دو تا سکه به عروس بده?د که در طول 40 هزارماه با?د داماد ا?ن تعداد سکه را بپردازد و وقت? محاسبه م?‌کن?م م?‌ب?ن?م که داماد با?د 3 هزار سال سکه به عروس بدهد، ضمن ا?نکه عروس هم با?د صبر کند تا مهر?ه‌اش را بگ?رد.
    و? با تاک?د برا?نکه واقعا چن?ن مهر?ه‌ها? سنگ?ن? در ?ک کشور اسلام? مسخره است گفت: ما نبا?د در د?ن اسلام را با ا?ن حرکت‌ها? زشت ترد?د ا?جاد کن?م و د?ن اسلام را با چن?ن کارها?? بدنام کن?م ز?را اسلام در ه?چ مورد? سختگ?ر? نکرده است.
    حائر? ش?راز? بهتر?ن راه ازدواج آسان و زندگ? مستحکم را پرداخت نقد? مهر?ه، آن هم درحد توان مرد دانست و گفت: مرد پس ازا?نکه ازدواج کرد با?د دنبال کار برود و اساس کار ن?ز در ا?نگونه ازدواج‌ها تام?ن هز?نه جه?ز?ه زن با?د از مهر?ه پرداخت شود.
    و? با اظهار تاسف از افزا?ش آمار طلاق به دل?ل گرفتن مهر?ه‌ها? سنگ?ن تصر?ح کرد: ?ک? از دلا?ل ازدواج نکردن دختران به خاطر عدم توان خانواده‌ها در تام?ن جه?ز?ه آنهاست که دون شان کشور? اسلام? است.
    منبع:http://www.rasekhoon.net/news/show-85570.aspx
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی