باقیمانده

برای هر چیز زکاتی است و زکات علم نشر دادن آن است.

باقیمانده

برای هر چیز زکاتی است و زکات علم نشر دادن آن است.

جاده مانده است و من و این سر باقیمانده
رمقی نیست در این پیکر باقیمانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آواره شده،
باز شرمنده‌ام از این سر باقیمانده

فرار کنید ...

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۱، ۰۳:۴۶ ب.ظ
حاج آقا? دولاب?:
م?‌گو?ند پسر? در خانه خ?ل? شلوغ‌کار? کرده بود. همه‌? اوضاع را به هم ر?خته بود.وقت? پدر وارد شد، مادر شکا?ت او را به پدرش کرد. پدر که خستگ? و ناراحت? ب?رون را هم داشت، شلاق را برداشت. 
پسر د?د امروز اوضاع خ?ل? ب?‌ر?خت است، همه‌? درها هم بسته است، وقت? پدر شلاق را بالا برد، پسر د?د کجا فرار کند؟ راه فرار? ندارد! خودش را به س?نه‌? پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت د?د?د اوضاع ب?‌ر?خت است به سو? خدا فرار کن?د. «وَ فِرُّوا إل? الله مِن الله»(?) 
هر کجا متوحش شد?د راه فرار به سو? خداست.
  • محمدمهدی دستگردی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی